نوازندگان موسیقی دستگاهی

نوازندگان برجسته ی موسیقی دستگاهی ایران
سماع حضور . محمد صادق خان . میرزاحسین قلی . میرزاعبداله و دیگران

ردیف موسیقی دستگاهی ایران

پیش درآمد

در این نوشتار تلاش خواهم کرد به دیدگاه هایی از ردیف که شاید کمتر به آنها پرداخته شده و چه بسا نادیده گرفته شده بپردازم. آشکار است که بخشی از این نوشتار سیاهه ای از ردیفهای گوناگونی خواهد بود که یا گرفته شده ی نوای آنها در دسترس است و یا نوا نگاری آنها و همراه با هر ردیف تلاش خواهم کرد پیرامون آن روشنگری کوتاهی انجام دهم. انگیزه من از این کار برانگیختن کنجکاوی خواننده ی گرامی برای دانستن بیشتر پیرامون این ردیفها و دریافت جایگاه ویژه ی ردیف در موسیقی دستگاهی ایران خواهد بود. چه بسا کامیاب شوم دیدگاه های نادرست پیرامون ردیف را نیز برای خواننده ی نازنین بنمایانم.

ردیف

ردیف گردآمده ی پاره های موسیقایی موسیقی دستگاهی ایران است که بر پایه ی آنها نوازنده و یا خواننده پاره های ناگاه آمده (بداهه) را می آفریند و می نوازد. همه ی این پاره های موسیقایی در چند زیرگردآمده که شماری از آنها را دستگاه و شماری دیگر را آواز می نامیم بر پایه ی شیوه ای که از گذشتگان به ما رسیده است گردآمده و کنار هم چیده شده اند. دستگاه های امروزی اینگونه نامیده میشوند: شور، ماهور، همایون، نوا، راست، سه گاه و چهارگاه و آوازها دشتی، افشاری، اصفهان، ابوعطا، ترک و کُرد.

. پیش از آنکه سخن از کارکردی ویژه از شناخت ردیف و شاید بهتر باشد بگوییم موسیقی دستگاهی به میان آوریم دوست داشتم یک گزاره ی بسیار زیبا و گویا پیرامون موسیقی دستگاهی ایران از دانشمند گرامی سرکار هرمز فرهت را اینجا بازگویی کنم. ژرفای موسیقی دستگاهی ایران را بایستی در نواهای پُرزینت، باریزه کاری های فراوان، داشته های گسترده ی مایه ای (مقامی) و (چگونگی) آمیزش شگفت انگیز مایه های گوناگون و رنگارنگ با یکدیگر، جستجو کرد. "(چگونگی) آمیزش شگفت انگیز مایه های گوناگون و رنگارنگ با یکدیگر" را من (پرهام) افزوده ام.

اکنون می خواهم به هر کدام از این ویژگی ها بپردازم و جایگاه بالای هر کدام را تا جایی که می دانم و می توانم نشان دهم. یکی جایگاه نواهای پر زینت با ریزه کاری های فراوان در موسیقی دستگاهی ایران است. همانگونه که میدانید موسیقی دستگاهی بر پا یه ی تکنوازی پایه گذاری شده پس نوازنده یا خواننده بگونه ای زیبا و گیرا باید بنوازد یا بخواند که گوش و هوش شنونده ی موسیقی را سراسر در دست گیرد. از آنجایی که در تکنوازی و یا تکخوانی یک ساز یا یک گلو پاسخگوی آفریدن موسیقی برای شنونده است ریزه کاری ها و نواهای پر زینت با شاخ و برگهای فراوان می توانند سپهری سرشار از نواهای زیبا بیافرینند که شنونده را شیفته ی خود کنند.

دیگری سخن از مایه های گوناگون و رنگارنگی است که در دستگاه ها و آوازهای ردیف در دسترس هستند و اینچنین است که نوازنده و یا خواننده ی آگاه به این مایه ها گنجینه ای ارزشمند برای آفرینش موسیقی در دست دارد ولی نکته اینجاست که بی شناخت این مایه ها و ویژگی های آنها و اینکه چگونه کار میکنند شدنی نخواهد بود که آنها را بکار بریم

و ویژگی پایانی که من آن را افزودم (چگونگی) آمیزش شگفت انگیز این مایه ها با یکدیگر توانایی شگرف دیگری برای آفرینش هنری می تواند به ما ارزانی دارد همان چیزی که مایه گردی نام دارد و اینجا خواست ما مایه گردی بیرون آن مایه گردی هایی است که در ردیف آمده اند برای نمونه مایه گردی از دستگاهی به دستگاه دیگر.

سخن پایانی اینکه دو ویژگی پایانی را با واکاوی، بررسی و یادگیری آگاهانه و ریزبینانه ی ردیف میتوان آموخت و به کار برد. اکنون شناخت دیگری از جایگاه و کارکرد ردیف در آفرینش موسیقی دستگاهی به دست آمد.

. یکی از ویژگی های کار هنری آفرینش زیبایی است. برای من اینجا زیبایی کارا بودن یک کار هنری در دریافتی است که هر کس در دیدار با آن در خود پیدا می کند. ما از راه نیروهای دریافت به مانند شنوایی یا دیداری در زمانی که در برابر یک کار هنری جای میگیریم داده هایی دریافت میکنیم و واکنش ما به این دریافت ها خوشی، اندوه، برانگیختگی، شگفتی و دیگر چگونگی های درونی خواهد بود. یکی از ویژگی های ردیف موسیقی دستگاهی که به آن کمتر و شاید به هیچ روی در هنگام آموزش و گفتگو پیرامون ردیف پرداخته نمی شود همانا زیبایی است به زبان آسانتر و روانتر اینکه چه کنیم که ردیف را زیبا بنوازیم چرا که ردیف پیش از هر چیز کاری موسیقایی است و خواست هر نوازنده و یا خواننده ای رسیدن به جایگاهی است که بتواند یک کار موسیقایی را زیبا و دلنشین بنوازد. اینکه ردیف گونه ای موسیقی خشک و بی جان است یکی از همان پندارهای نادرست و گمراه کننده ی فراگیر در جهان موسیقایی ایران است. همان است که ردیف جایگاهش به یک ابزار آموزشی پایین آمده و شگفت آور اینکه کم هستند کسانی که به این بیاندیشند که چگونه میتوان ردیف را پیش از هر چیز بخشی از هنر موسیقی ایرانی است زیبا نواخت. سروده های زیبای حافظ را با روخوانی زیبا و درست می توان زیبایی و هنرش را به نمایش گذاشت.

برای نمونه زیبایی دو نواخته ی بخشی از گوشه ی موالیان در دستگاه همایون را با هم بسنجید
نواخته ی سلیمان خان روح افزا . ردیف گردآوری شده به دست موسی خان معروفی
نواخته ی علی اکبر خان شهنازی . ردیف میرزا حسین قلی

ریشه های پندار یکنواخت دانستن ردیف از دیدگاه من

پیش از آنکه داوری کنیم که آیا ردیف گونه ای موسیقی خشک و سرد است همانگونه که در بند بالا روشن شد و شاید دیگر نیاز به یادآوری دوباره ی آن نیست پیش نیاز زیبا بودن هر پاره ی موسیقایی کارگر بودن آن بر دریافت درونی شنونده ی خود است و اینکه شنونده از شنیدن آن خوشش آید و درون او را تکان دهد. از سویی دیگر باید دانست که ردیف و یا شاید بهتر باشد بگوییم موسیقی دستگاهی ریشه در فرهنگ این سرزمین دارد و پدیده ای ساختگی نیست و دستاورد چشایی موسیقایی مردمان این سرزمین است. پس نمی توانسته است که پدیده ای بی جان و ناخوشایند باشد و اگر هم ردیفی شنیده اید که چنین است باید ریشه ی آن را در جای دیگری جستجو کنید. ردیف به خودی خود نمی تواند نازیبا باشد.

در دیدگاه من برای بررسی زمینه ی گفتگوی ما هر دو سوی داستان را باید نگریست. یک سوی داستان شنونده ی موسیقی و سوی دیگر داستان ردیف موسیقی دستگاهی است. اینکه شنونده پدیده ای موسیقایی را یکنواخت بداند بایسته نیست که آن را درست بدانیم. شاید او این پدیده را به هیچ روی به خوبی بررسی نکرده باشد همان چیزی که بسیار دیده ایم مردمان ناآگاهی که تنها چیزی شنیده اند و آن را بازگویی میکنند بی آنکه گزاره ی خود را راستی آزمایی کرده باشند. اکنون بیایید اینگونه بپنداریم که شنونده ی گرامی ردیفی شنیده است که او را نگرفته و برای او گوارا نبوده. یک آهنگ را از چند راه می توان به نسل های پسین واگذاشت. یکی از راه آموزش به کسی دیگر که او نیز آن را یاد بگیرد و بنوازد یا بخواند. دیگری گرفتن نوای نواخته و یا خوانده شده ی آن آهنگ و راه دیگر نوانگاری آن آهنگ. اکنون نگاه میکنیم ببینیم چه پدیده های کارگری می توانند در راه این واگذاری موسیقایی، زیبایی یک کار موسیقایی را کم کنند و یا چه بسا نیست و نابود کنند. در آموزش آیا آموزگار خود توانایی نواختن زیبای ردیف را دارد اگر دارد آیا توانایی جا به جایی و واگذاری این زیبایی را به هنر آموز خود دارد. آیا بخت این را داشته که هنرآموزی با پشتکار داشته باشد که بتواند دانسته های خود را به او بیاموزد. در گرفتن نواخته های یک نوازنده آیا نوازنده آنگونه که باید و شاید زیبا می نوازد یا اینکه تنها می تواند بخشی از زیبایی ردیف را به نمایش بگذارد و در نوانگاری آن کس که از روی نواخته ی او نوانگاری میشود، آن کس که نوانگاری میکند و توانایی سبک نوانگاری در نگاشتن ریزه کاری ها و زیبایی یک آهنگ در چگونگی یک موسیقی نگاشته شده کارا هستند.

زیبایی هر آن چیزی که از گذشتگان به ما رسیده است زیر سایه ی پدیده های گارگری که در بند بالا از آنها یاد کردیم جای میگیرند. پس بایسته است که برای یافتن زیبایی های موسیقی دستگاهی جستجو کرد و نواخته ها و یا خوانده های زیبا را یافت می خواهد ردیف موسیقی دستگاهی باشد یا کاری موسیقایی در ساختار موسیقی دستگاهی. بایگانی موسیقی دستگاهی پر است از کارهایی گوناگون از نوازندگان و خوانندگان گوناگون. بر هنرجو و یا شنونده ی زبردست است که خود با بررسی این بایگانی ارزشمند سره را از ناسره جدا کند و با گذر زمان چشایی موسیقایی خود را بالا برد. تنها اینجا می توانم نمونه ای از یک ردیف زیبا را برای گوش فرا دادن پیشنهاد کنم و آن ردیف میرزا حسین قلی است که به دست علی اکبر خان شهنازی به گونه ای شگفت انگیز زیبا نواخته شده.

جایگاه ساز تار و خاندان فراهانی
در موسیقی دستگاهی و پدید آمدن ردیف

اینکه از چه زمانی رامشگری بر پایه ی موسیقی دستگاهی پدید آمده آگاهی درستی نداریم ولی روشن است که نوازندگان و خوانندگان برجسته ی زمانه ی موسیقی دستگاهی هر کدام گردآمده ای از نواهای کهن را از پیشینیان خود یاد گرفته بودند و می دانستند و خود نیز شاید آفریده ای بر پایه ی ساختار موسیقی دستگاهی به گنجینه ی نواهای کهن افزوده باشند. برای نمونه می توان از محمد صادق خان سنتور نواز نام برد که گوشه هایی بر پایه ی موسیقی دستگاهی ساخته است و به نام خودش نامیده شده اند. برای نمونه در دستگاه همایون گوشه ی محمد صادق خانی دیده میشود که همان گونه ی دیگری از گوشه ی عشاق در دستگاه همایون است. و هم بوده اند رامشگرانی که با شنیدن یک آهنگ روستایی آن را یاد گرفته و به دانسته های خود افزوده اند. چکیده ی سخن اینکه هر رامشگری دانسته های خودش را داشته و یا چیزی به آن افزوده است ولی اینگونه که پیداست پدیده ای به نام ردیف که گردآمده ایست آراسته و به سامان از گوشه هایی موسیقایی در چند دستگاه کوچک و بزرگ که به راستی بستر موسیقی دستگاهی ایران است ساخته و پرداخته ی اندیشه ی آقا علی اکبر فراهانی باشد. پس از او آقا غلامحسین پسر عموی آقا علی اکبر و فرزندان آقا علی اکبر، میرزاعبدالله و میرزا حسین قلی در پروراندن این گنجینه ی بیتای موسیقی دستگاهی ایران تلاش و کوشش بسزایی از خود نشان دادند. اینگونه است که دو ردیف پایه ای موسیقی دستگاهی ایران به نام میرزاعبدالله و میرزا حسین قلی نگاشته شده است و کسان دیگری که پس از آنها اندیشه ی فراهم آوردن ردیف سازی و یا آوازی را در سر داشته اند به گونه ای نشان و جاپایی از این خاندان در کارشان یافت میشود.

از آنجایی که پدید آوردن و پرداختن ردیف به دست خاندانی انجام شده که همگی تار می نواختند، اینگونه پیداست که برای نخستین بار ردیف بر روی این ساز پیاده شده و ساختار این ساز برای نمونه درازای دسته ی آن، پرده بندی، کوکهای آن زمان ساز تار، و شماره و چینش سیم ها در ریخت دهی به هر دستگاهی از ردیف جایگاهی ویژه داشته است. نباید فراموش کرد که در این زمینه ی ویژه ساختار سه تار دیگرگونگی کارایی با ساز تار ندارد.

باید اینجا یادآوری کنم که مهدی قلی خان هدایت بر این باور است که آقا علی اکبر فراهانی به همراه آقا مطلب پدر محمد صادق خان سرورالملک گردآوری و واگذاری ردیف کنونی موسیقی دستگاهی ایران را انجام داده اند.

شماری از ردیف های پخش و گسترده شده و در دسترس

یادآوری یک نکته ی مهین و بسزا برای آن دسته از خوانندگانی که نوازنده یا خواننده هستند و آن اینکه پیشنهاد و سپارش میشود که یک بازگفت یا خوانش زیبا و خوب از ردیف را برای یادگیری تا جایی که دریافت ژرفی از آن پیدا کنند برگزینند و در کنار آن بی اینکه آنها را دچار سردرگمی کند به ردیفهای دیگر بپردازند و هم که از بایگانی نواخته ها و خوانده های موسیقی دانان برجسته ی کهن بهره برند تا دریافت درونی ژرفی از موسیقی دستگاهی بدست آورند و راهی پیدا کنند برای پدید آوردن سبک یگانه ی خود در موسیقی. در اینجا تنها به شماری از ردیف ها و شماری از نوانگاری ها و نواخته ها یی از ردیف خواهیم پرداخت. خواننده ی کنجکاو خود می تواند پس از خواندن این نوشتار به جستجوی بیشتر در بدست آوردن سرچشمه های دیگر بکوشد.

ردیف میرزاحسین قلی

انگیزه ی من از آوردن ردیف میرزا حسین قلی در نخستین جایگاه تنها برای ویژگی های یگانه ای است که شاید تنها در این گنجینه بتوان یافت. یک اینکه این ردیف را برجسته ترین تار نواز زمانه ی خود گردآوری کرده و دو اینکه با ریز بینی و چشایی موسیقایی بسیار شگفت آوری روی آن کار کرده است و آن را پرداخته است. توانایی نوازندگی بی همتای جناب میرزا آن جایی خود را نشان میدهد که سخن تنها از ساختار ردیف نیست ولی افزون بر آن سخن از زیبایی موسیقایی آن است که باید به نسل پسین واگذار شود و سوم اینکه نوای گرفته شده از این ردیف به دست علی اکبر خان شهنازی انجام شده که او نیز نوازنده ی برجسته ای است و هم که خود نیز با دگرگونی هایی آن را به زیباترین شیوه ی شایا و شدنی نواخته است. همان است که به هر نوازنده و بویژه تار نوازی پیشنهاد میشود که به این گنجینه ی زیبا گوش فرا دهد. بررسی ژرف شاهکار جناب میرزا نیاز به نوشتاری جداگانه دارد و ما به همین روشنگری کوتاه بسنده میکنیم شاید بهتر باشد که با گوش دادن به این گنجینه از زیبایی های آن بهره مند شویم.

به گنجینه ی جناب میرزا گوش فرا دهید
ردیف سازی میرزا حسینقلی نواخته شده به گونه ای بسیار درخشان به دست علی اکبر خان شهنازی

اکنون برآن دارم که چند نوا نگاری بسیار ارزشمند را در اینجا بشناسانم. یکی نوانگاری سرکار رضا وهدانی است که با ریز بینی بالایی تلاش شده همه ی ریزه کاری های این ردیف بنمایش گذاشته شود. همه ی این نوانگاری را نگاره برداری و ویرایش کرده ام که در دسترس همگان باشد و هم که اینگونه سپاسگزاری خود را به این تلاش ارزشمند نشان دهم. دیگری نوانگاری بسیار زیبای نوازنده ی برجسته ی تار فرهاد ارژنگی می باشد که آن نیز با پختگی و زیبایی بالایی نوانگاری شده و سنجش این دو نوانگاری دگرگونی پندار و انگاره ی علی اکبر خان شهنازی از ردیف پدرش در گذر زمان را روشن خواهد کرد. هر دوی این نوانگاری ها چاپ شده اند و سومین نوانگاری که می خواهم از آنهم یاد کنم هر چند در دسترس مردم نمی باشد ولی درخور دانستن است نوانگاری سرکار رضا لطفی لاریجانی میباشد که یکبار نزد ایشان بخت آن را داشتم که به آن نگاهی بیندازم که در پایان نیز آراسته به خط علی اکبر خان شهنازی است و آنجا راستی و درستی این نوانگاری را گواهی داده است.

نوانگاری گنجینه ی سازی میرزا حسینقلی . ردیف موسیقی دستگاهی ایران
نوانگاری به دست سرکار رضا وهدانی انجام شده است

نمونه ای از نوانگاری فرهاد ارژنگی . دستگاه همایون

ردیف میرزاعبداله

یکی از کهن ترین نوانگاری های ردیف موسیقی دستگاهی ایران نوانگاری ردیف میرزا عبدالله به دست مهدی قلی خان هدایت است که از روی سه تار نوازی دکترمهدی صلحی منتظم الحکما انجام شده است. دکتر مهدی صلحی از شاگردان برجسته ی میرزا عبدالله بوده به گونه ای که پس از درگذشت میرزا عبدالله شاگردانش او را جانشین میرزا میدانستند و در نواختن سه تار بسیار توانمند بوده. خوشبختانه این نوانگاری هم آنگونه که خود مهدی قلی خان هدایت نگاشته به چاپ رسیده و هم به گونه ای ویرایش یافته و بازنویسی شده. ویرایش و بازنویسی آن را سرکار امیرحسین اسلامی انجام داده اند. ای کاش نواخته ای از این ردیف به دست نوازنده ای برجسته از آن دوران نیز در دسترس می بود تا که بتوانیم نمونه ای زیبا از نواخته شده ی آن را نیز داشته باشیم. اگر چه برای آن دسته از نوازندگان بویژه سه تار نوازان نمونه های گرفته شده از سه تار نوازی ابوالحسن خان صبا میتواند الگویی برای بازیابی نمونه ای زیبا از این ردیف باشد.

نمونه ای از نوانگاری مهدی قلی خان هدایت . دستگاه همایون

نمونه ای از سه تار نوازی زیبای ابوالحسن خان صبا در دستگاه ماهور
گوش فرادهید!

بازگوینده ی دوم ردیف میرزاعبدالله اسماعیل خان قهرمانی است که شوربختانه نواهای گرفته شده از نواخته ی او همچنان در دسترس مردم نیست. نورعلی خان برومند به بهانه ی پیری اسماعیل خان قهرمانی نواخته های او را پیش خود نگهداشت و هیچ گاه پخش نشد. آرزو که روزی روگرفتی از این کار پیدا شود و در دسترس همه گذاشته شود تا که خود داوری کنند که نواخته ی اسماعیل خان قهرمانی چگونه است. چه بسا گونه ی نواختن او برای سه تار نوازان و دوستداران ردیف میرزا عبدالله بسیار سودمند باشد. چرا که سه تار سازی است که میرزا عبدالله در نواختنش زبردست بوده. نواخته ی نور علی خان برومند ریشه در خوانش و یا بازگفت اسماعیل خان قهرمانی از ردیف میرزا عبداله دارد. ولی اینکه ایشان به چه اندازه توانسته اند پیمان دار و پایبند به نواخته های اسماعیل خان قهرمانی باشند جای پرسش دارد. یک برای اینکه کار نخستین را برای سنجش در دسترس نداریم و دیگر اینکه توانایی ایشان در گفتار موسیقایی به اندازه ی نوازندگان برجسته ی تار و سه تار هم نسل و یا پیش از او نیست. شاید برای بسیاری تنها دانستن ساختار موسیقی دستگاهی ارزمند باشد ولی از آنجایی که سخن از موسیقی و بویژه موسیقی دستگاهی ایران است ریزه کاری ها و توانایی گفتار موسیقایی نیز به همان اندازه ی ساختار موسیقی دارای جایگاه است. بهر روی نواخته ی نور علی خان برومند که با تار است در دسترس میباشد. داریوش طلایی نوازنده ی زبردست تار و سه تار که نزد ایشان ردیف را آموخته است ردیف میرزا عبدالله را با گونه ای نو از نوانگاری موسیقی دستگاهی نگاشته و به چاپ رسانده است. کار کردن با نوانگاری داریوش طلایی آسان و در شناخت ساختار جمله بندی ها بسیار سودمند است. افزون بر این ایشان ردیف میرزا عبداله را با سه تار به زیبایی نواخته اند هر چند در بخش هایی شاید می توانست دیگرگونه باشد و زیباتر و به سه تار نوازی کهن نزدیک تر، همان است که باز پیشنهاد میشود به سه تار ابوالحسن خان صبا گوش فرا داده شود و اینکه به سبک سه تار نوازی سعید خان هرمزی نیزپرداخته شود.

نمونه ای از نوانگاری داریوش طلایی . دستگاه ماهور

نمونه ای از نواخته ی داریوش طلایی . ردیف میرزاعبداله

ردیف درویش خان

بازگفتی از ردیف موسیقی دستگاهی ایران را که لطف اله خان مفخم پایان بازنگاری کرده و به چاپ رسیده است از آنِ درویش خان است. این ردیف را موسی خان معروفی گردآوری و نوانگاری کرده و رونوشت نخستین آن برای ساز تار سرو سامان داده شده است. لطف اله خان مفخم پایان از روی دست نوشته ی موسی خان معروفی رونوشتی نو آماده کرده است که به یک پرده ی بالاتر جا به جا شده است. خواست او رونوشتی از ردیف برای ساز ویولن بوده است. در ردیف درویش خان در گوشه ها از سروده های پارسی که بر روی گوشه ها پیاده شده بهره برده شده است شاید بتوان گفت به گونه ای آوازی شده و یا اینکه درویش خان خواستش این بوده که با خواندن گوشه ها همراه با سروده های پیاده شده بر روی آنها آموزش را برای شاگردان آسان تر نماید و یا که ریخت آوازی گونه ی خود را از دست ندهد. بهر روی این گنجینه نیز می تواند برای کسانی که دوست دارند خوانش های دیگری از ردیف را بررسی کنند و از آن بهره برند می تواند بسیار با ارزش باشد. اینگونه پیداست که نواخته ای از این ردیف گرفته نشده باشد تا که دریافتی شنیداری از چگونگی آن به دست آوریم.

نمونه ای از نوانگاری لطف اله مفخم پایان . دستگاه چهارگاه

ردیف گردآوری شده به دست موسی خان معروفی

موسی خان معروفی در ردیفی که گردآوری کرده است همه ی آن ردیفهایی که در دسترس داشته کنار هم چیده است چه نوانگاری هایی که از دیگران بوده برای نمونه ردیف نوانگاری شده به دست مهدی قلی خان هدایت و چه نوانگاری هایی که خود انجام داده بوده. در هر دستگاه و آواز همه ی گوشه های ردیف های گوناگون رو بر پایه ی چیدمان ردیف کنار هم آورده است همان است که گاهی از یک گوشه سه گونه آورده شده است. تنها اینکه در این ردیف به ریزه کاری ها کمتر پرداخته شده است. این ردیف را سلیمان خان روح افزا نواخته است که می توان از گوش سپردن به آن بهره برد ولی باید یادآوری کنم که ایشان این ردیف را با سبک نوازندگی ویژه به خودش نواخته همان است که در جاهایی نواخته ی ایشان دیگرگونگی هایی با آنچه نگاشته شده دارد. این ردیف آمیزه و گزیده ای از ردیف های میرزا عبداله، میرزا حسین قلی و درویش خان است. نوانگاری این ردیف نیز به چاپ رسیده و در دسترس است.

نمونه ای از نوانگاری موسی خان خان معروفی . دستگاه راست

نمونه ای از نواخته ی سلیمان خان روح افزا . دستگاه راست پنجگاه

نمونه ای از نواخته ی یحیی خان زرپنجه . دستگاه ماهور
بخشهای آغازین آن مانندی های به گوشه های چهارمضراب و کرشمه دارد اینگونه نیز میتوان ردیف را نواخت

ردیف عبداله خان دوامی

پیش از آنکه به ردیف آوازی عبداله دوامی پرداخته شود پیشنهادی دارم برای کسانی که هنرجوی خوانندگی و یا خواننده هستند و آن اینکه خوب است که آنان نیز به مانند بیشتر نوازندگان با دانش نوانگاری آشنا شوند و چه بسا با نوازندگی یک ساز بویژه ساز پرده بندی شده. هر دوی این توانایی ها می تواند در دریافت بهتر از چگونگی ساختار موسیقی دستگاهی سودمند باشد زیرا که نگاره ای در اندیشه ی ما ساخته میشود از چگونگی کارکرد مایه ها و گوشه های موسیقی دستگاهی.

اکنون می پردازیم به ردیف آوازی عبداله دوامی که نخستین ردیف فراهم و گردآوری شده برای آواز می باشد. عبداله خان دوامی در گذر زمان تلاش کرد که گوشه های موسیقی دستگاهی را گردآوری کند و بر پایه ی ردیف موسیقی دستگاهی در دستگاه ها و آوازها کنار هم جای دهد تا اینکه سرانجام یک ردیف آوازی پدید آید. اینگونه که پیداست برجسته ترین سرچشمه ی کار او ردیف جناب میرزا می باشد ولی هر جا که پاره ای موسیقایی از خواننده یا نوازنده ای میشنید و ارزشمند بود در یاد خود نگاه میداشت. شماری از گوشه های سازی را نیز به گونه ی آوازیشان دگرگون کرد. او شاگرد علی خان نایب السلطنه، میرزا عبداله، میرزا حسین قلی، درویش خان، حسین خان اسمعیل زاده و دیگران بوده است. عبداله خان دوامی ردیفش را در کهنسالی خواند و فرامرز خان پایور ردیف ایشان را به زیبایی و با ریزبینی نوانگاری کرده است که هر دوی این کارها می توانند سرچشمه های ارزمندی برای هنرجویان آواز باشند بویژه در یادگیری بنیادین ردیف آوازی موسیقی دستگاهی ایران.

نمونه ای از نوانگاری فرامرز پایور . دستگاه راست

نمونه ای از خوانده ی عبداله خان دوامی . دستگاه راست پنجگاه

یادآوری

ردیفهایی که در نوشتار بالا از آنها سخن رفت آشنایی با شماری از ردیفهای بنیادین موسیقی دستگاهی ایران بود. وگرنه بر من روشن است که ردیفهای دیگری نیز هستند که پرداختن به آنها سودمند خواهد بود. همان است که شاید در آینده با بررسی های بیشتر به شماری از آنها نیز بپردازم.

 

Persian Tar

گستره و دامنه ی جغرافیایی
نام های پاره های موسیقایی موسیقی دستگاهی ایران